پشتیبانی خرید: اگر پس از تکمیل خرید لینک دانلود را نتوانستید دریافت کنید، با شماره تماس 09115569722 ارتباط برقرار کنید (فقط پیامک) تا همان لحظه بررسی و سریعا مشکلتان را برطرف نماییم. برای شنیدن بخشی از کتاب های صوتی لطفا در تلگرام پیام دهید. آیدی تلگرام: @nabtarinfile

نه جنس مهم است! نه طرح! تنها مارکدار باشد!!


فقط مارک داشته باشید کفایت می کند اصلاً مهم نیست که در اوج گرمای تابستان شلوار بخری که تمام اليافش از نایلون است یا در سرمای کشنده زمستان بارانی بپوشی آنهم بدون هیچ لایه محافظی فقط باید مارک داشته باشید! «زارای اسپانیا»، «دیزل ایتالیا، «گوچی»، «بنتون» و .. البته و صد البته چنین مارکهایی که صاحبان صنعت پوشاک جهانند در غالب موارد در کارهای اصلی خود یا به عبارت بهتر در طرحهای اورژینال خود بسیار کارآمد و خوش دوختند اماطبق معمول در ایران برخی از مسایل فرق میکند! پوشاک سومین خرج بزرگ خانواده ها در سبد خرید بزرگ است.

غذا، مسکن و پوشاک سه دغدغه اصلی خانواده های ایرانی است زیرا صرفه جویی در معنای ایرانیزه شده را دارد آن یعنی نخریدن یا کم خریدن چیزهایی که همسایه ها یا فامیل و آنها را کمتر می بینند مثل خرید ۲ کیلو سیب ریز برای مصرف داخلی و ۱ کیلو سیب درشت برای مهمان یا خرید تلویزیون ۴۳ اینچ در خانواده ایی که مسکنشان یک آپارتمان اجارهای ۶۰ متری است و الی آخر ...

اما پوشاک از قاعده صرفه جویی ایرانی خارج است چون لباس شما را، همیشه مردم میبینند و در کنار این مساله جوانان خانواده از هر چه بگذرند اصلاً و ابداً از لباس نمی گذرند. این دو مساله باعث شده که بازار پوشاک یکی از داغ ترین بازارهای تمام فصول باشد انواع لباس بهاره و پاییزه، تابستانی و زمستانه در کنار فاکتورهایی بنام مد که هر روز عوض میشود و در کنار فاجعه ای به نام لباس مارک دار معجونی درست کرده که هضم آن از عهده هر کس بر نمی آید.

برای این که در اولین قدم خیالتان را راحت کرده باشم قریب به نود درصد لباسهای مارک دار شما قلابی است یعنی حتی تولیدات درجه دوم و سوم آن کارخانه نیز نیست اکثراً تولید شده در کشورهایی است که نیروی کار ارزان دارند، مثل چین یا ویتنام و مارک آنها نیز تولید داخلی است که با یک چرخ خیاطی ساده به لباس شما دوخته میشود و لباسی که با تمام هزینههای دوخت و ارسال و... مثلاً تمام ۱۰۰۰۰ می شود تومان و در نهایت به شما فروخته میشود ۵۰۰۰۰ تومان؟!

با توجه به همه گیر شدن واردات چینی در اکثر کشورهای جهان و با توجه به این که تولید پوشاک در کشور چین بسیار ارزان تمام میشود باعث شده که بسیاری از سودجویان با تولید مارکهای معروف در داخل کشور این لباس ها را به جای لباس مارکدار به بازار تزریق کنندہ و من و شما از همه جا بی خبر نیز پول زیادی را صرف فكر و بکر، اما غیر انسانی این افراد کنیم.

آیا شما باور میکنید که کفش ایتالیایی ۵۰۰۰۰ یک تومان باشد بعد تازه با تخفیف یک فروشنده منصف با ۴۲۰۰۰ هزار آن تومان صاحب شوید؟ من باور نمی کنم شما هم نکنید. زیرا تنها هزینه حمل این کفش از ایتالیا آن هم با ، بعد از رد شدن از تعرفه های گمرکی یا بعد از صرف هزینه برای حمل شاید غیرقانونی آن بیشتر از ۵۰۰۰۰ تومان می شود.

جالب تر آنکه بسیاری از تولیدکنندگان داخلی که عده آنها کم هم نیست لباسهای تولیدی خود را به نام لباسهای خارجی مارکدار میفروشند. وقت و حوصله دارید یک روز سری به همین بازار «سیداسمال» خودمان بزنید تا ببینید فاصله بین بازار سیداسمال و زارای اسپانیا چقدر کم است. اگر به گشت و گذار خود در بازار ادامه بدهید حتی دوستانی را پیدا می کنید که هر مارکی که شما بخواهید را دارند و در مقیاس وسیع تولید هم می کنند.

باور می کنید که لباس مارکدار شما در همین سه راه جمهوری خودمان تولید شده باشد و مارک آن را دوستان خلاق داخلی زحمت کشیده اند. سیل خانمان برانداز لباسهای چینی و تایوانی روزگار بسیاری از تولیدکنندگان داخلی را تیره و تار کرده است اما چون باید زندگی کرد تولید کننده داخلی چاره ای تولید لباس ایرانی با مارک خارجی ندارد. متاسفانه مردم جنس نامرغوب چینی را بهتر از مرغوب داخلی می خرند؟!! که البته حق دارند زیرا اعتماد خود را به بازار داخلی از دست داده اند. در کنار این مساله آیا پوشیدن لباس مارکدار تا این حد لازم است؟ آیا لباس مارکدار می شود با پنیر خورد که مثل نان شب دنبالش و بدویم و به بازار همیشه در حال تغییرش نرسيم؟

لباس مارکدار نه تنها جیب ما را خالی می کند بلکه چرخه اقتصادی رانیز دچار فوت کرده و بازار را از تولیدات داخلی خالی می کند و چه ساکه اکثر طرحها نیز طرحهای شرقی است که ماندانسته از آن استفاده میکنیم و دلمان خوش است که طرح کت و ما کار طراح بزرگ بیژن است (Bijan co) اگر واقع بینانه تر نگاه کنیم تنها این مارک لباس نیست که به آن کیفیت میبخشد پس در هنگام خرید یادمان باشد که بهترین لباس لباسی و است که مناسب با فصل است، دوخت مناسبی دارد و برازنده و شماست تنها همین سه فاکتور است که باید مورد توجه شما قرار بگیرد نه بیشتر از این، لباس چیزی خود را طوری انتخاب کنید که نمایانگر شخصیت و شما باشد شخصیت رونالدو از رئال مادرید.

 

 

 

فروشگاه آنلاین محصولات دانلودی

کانال فایل های آموزشی و دانشجویی


کانال فایل های آموزشی و دانشجویی

 

دانلود مقالات دانشجویی - جزوات درسی- پاورپوینت - پروژه های دانشجویی - گزارش کارآموزی - کتاب کارآفرینی - طرح توجیهی - کتاب های صوتی - رمان صوتی - فایل های آموزشی و ...

 

جهت عضویت در کانال روی لینک زیر کلیک کنید:

https://telegram.me/paydownload

 

سفارش مقاله و پاورپوینت (حرفه ای)


جهت سفارش مقاله و پاورپوینت با کیفیت و حرفه ای با ما تماس بگیرید:

 

شماره تماس: 09337266852

آیدی تلگرام: @moslem_mr

 

با قیمت توافقی

تحویل در کوتاهترین زمان.

الان نوک زبانم بود... !


الان نوک زبانم بود...!

 

ریشه های ناشناخته پدیده نوک زبانی

 

چکیده:

مقاله حاضر به انجام پژوهشی زبانشناسانه در خصوص علل بروز پدیده تجربه نوک زبانی یا «Tip-of-the tongue experience (TOT)» می پردازد که نتایج تحقیقات دو زمینه در بر می گیرد. اعتقادات و تصورات قدیمی در خصوص چگونگی بروز پدیده TOT حاکی از این است که واژه هایی که از اصوات مشابه تشکیل شده اند، از ظهور لغات یا واژه های موردنظر در ذهن جلوگیری می کنند که تئوری مزبور به نام «تئوری منع بازیابی لغات هدف» مشهور است. لیکن دکتر «جیمز» و دکتر «بورک» در این مورد توجیه متفاوتی ارائه داده اند که از الگویی عمومی تر از پدیده تولید زبان بنام «الگوی اختلال در انتقال» نشات می گیرد. مطابق مدل مورد بحث، الگوی تولید زبانی به قدرت و شدت ارتباطات بین شبکه ای بستگی دارد که تنوعی از سطوح مختلف ذهنی و آواشناسی را در بر می گیرد. زمانی که لغتی بطور مکرر استفاده نمی شود و یا از آخرین باری که مورد استفاده قرار گرفته‌ زمان زیادی گذشته، ارتباطات آواشناختی فوق العاده ظریف اولیه ضعیف شده و بازیابی مجدد واژه را حتی زمانی که معنی آن کاملا آشنا است مشکل می سازد. مطابق مدل اختلال در انتقال، بزرگسالان بویژه بیشتر مستعد ابتلا به اختلال TOT هستند چرا که ارتباطات موجود در سیستم حافظه آنان با افزایش سن تضعیف می شود.

تحقیقات دکتر «لوری جیمز» و دکتر «دبورابورک» نشان داد که با قرار دادن نشانه های آواشناختی در اختیار اشخاص می توان آنها را در بازیابی کلماتی که در بخاطر آوردن مجدد آنها با مشکل روبرو هستند کمک کرد، که فرآیند مزبور خود در نتیجه تقویت ارتباطات بین اصوات تشکیل دهنده کلمات بوجود می آید.

به منظور بررسی صحت و سقم پیش بینی های «مدل اختلال در انتقال» در مورد پدیده TOT دکتر «جیمز» و دکتر «بورک» آزمایشی تجربی انجام داده اند که شرح آزمایش و نتایج آن درپی می آید:

تحقیقی در خصوص پدیده نوک زبانی، نکات جدیدی را در مورد پدیده سالخوردگی شناختی و تولید زبان آشکار می کند، تحقیقات دکتر «لوری جیمز» و دکتر «دبورابورک» نشان داد که با قرار دادن نشانه های آوا شناختی در اختیار اشخاص می توان آنها را در بازیابی کلماتی که در بخاطر آوردن مجدد آنها با مشکل روبرو هستند کمک کرد، که فرآیند مزبور خود در نتیجه تقویت ارتباطات بین اصوات تشکیل دهنده کلمات بوجود می آید.

بخشی از یک نام به ذهن خطور می کند، اما نه بیشتر از آن، به هر اندازه تمرکز بیشتر نیز صورت گیرد قادر نخواهیم بود لغت مزبور را که اصطلاحاً در نوک زبانمان است بر نقطه ای که می تواند به کار آید و سودمند باشد منطبق کنیم و شاید ساعتها طول می کشد تا لغت فراموش شده ناگهان به ذهن خطور کند. معما اکنون حل شده است اما چگونه؟ تجربه های نوک زبانی یا TOTها جزء آزاردهنده ترین مشکلات مزاحم و ناراحت کننده روزانه هستند، برای جوانان احساس آزاردهنده دانستن یک نام یا واژه اما ناتوانی در بازیابی مجدد آن واژه یا نام می تواند دلسرد کننده، عذاب آور و گاهی خجالت انگیز باشد. برای اشخاص مسن تر که غالبا بیشتر از جوانان به حالت مزبور تمایل دارند، TOTها اگر به طور ناخودآگاه بروز کنند می توانند به طور نگران کننده ای به عنوان نشانه های اولیه عارضه اختلال مشاعر قلمداد شوند.

به هنگام بروز مشکل TOT اشخاص می توانند به اطلاعات معناشناختی یا ذهنی و عقلانی خود در مورد یک لغت دست یابند اما قادر نیستند به اطلاعات آواشناختی کافی برای تلفظ لغت دست یابند روانشناسان می دانند که پدیده TOT در نتیجه بروز کمبودها و اختلالاتی در سیستم آواشناختی بوجود می آید، سطحی از سیستم تولید زبانی که در آن اصوات تشکیل دهنده واژه ها ارائه می شوند. اما هویت خاص و منحصر به فرد مشکل مزبور همچنان نامعلوم و مبهم باقی مانده است.

در شماره نوامبر مجله APA در خصوص روانشناسی تجربی: یادگیری حافظه و شناخت (جلد 26-شماره 6) روانشناسان دکتر «لوری جیمز» از دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس و دکتر «دبورابورک» از دانشگاه «پمونا» به این نتیجه رسیدند که نشانه های آواشناختی مرتبط نوجوانان و بزرگسالان را در اجتناب و غلبه بر مشکل TOT کمک می کند. تحقيقات آنها که تحت حمایت موسسه ملی سالخوردگان انجام گرفت.

نکات بیشتری را در مورد تغییر و تحولات حافظه با افزایش سن روشن می کند و فهم و درک روانشناسان را از پدیده تولید زبانی و حافظه تقویت می کند.

ریشه های ناشناخته

یکی از اعتقادات و تصورات قدیمی در خصوص چگونگی بروز پدیده TOT این است که واژه هایی که از اصوات مشابه تشکیل شده اند، از ظهور لغات یا واژه های موردنظر به طور کامل در ذهن جلوگیری می کنند. آغاز پیدایش شاهد و دلیل علیه تئوری مزبور به چند سال پیش برمی گردد، اما این نظریه از لحاظ تاثیر و نفوذ همچنان به قوت خود باقی است. شاید مطابق نظر دکتر «بورک» این خود تا اندازه ای به خاطر این است که نظریه مزبور براحتی قابل انطباق با احساس مردم از تجربه پدیده TOT است.

دکتر بورک در این باره می گوید: «هنگامی که واژه دیگری غیر از واژه هدف به ذهن خطور می کند تجربه پدیده جانشین، شما را از رسیدن به واژه هدف باز می دارد، لیکن فرضیه مزبور با اطلاعات و داده های آماری همساز نیست.» دکتر جیمز و دکتر بورک در این مورد توجیه متفاوتی ارائه داده اند که از الگویی عمومی تر از پدیده تولید زبان بنام «الگوی اختلال در انتقال» نشات می گیرد، مطابق مدل مورد بحث که ابتدا در سال 1991 توسط دکتر «بورک» و دستیار و همسرش دکتر «دان مکی»، روانشناس از دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس ارائه شد، تولید زبانی به قدرت و شدت ارتباطات بین شبکه ای بستگی دارد که تنوعی از سطوح مختلف ذهنی و آواشناسی را در بر می گیرد.

بر طبق نظریه یادشده سطح آواشناختی بویژه نسبت به اختلالات بازیابی مجدد بسیار آسیب پذیر است چرا که از وجود ارتباطات درونی بین اصوات تشکیل دهنده واژه ها، آنچنانکه در مورد مفاهیم دیده می شود اثری دیده نمی شود.

زمانی که لغتی به طور مکرر استفاده نمی شود و یا از آخرین باری که مورد استفاده قرار می گرفته مدت زمان زیادی گذشته ارتباطات آواشناختی فوق العاده ظریف اولیه ضعیف شده و بازیابی مجدد واژه را حتی زمانی که معنی آن کاملاً آشنا است مشکل می سازند.

مطابق مدل اختلال در انتقال، بزرگسالان بویژه بیشتر مستعد ابتلاء به اختلال TOT هستند چرا که ارتباطات موجود در سیستم حافظه آنان با افزایش سن تضعیف می شود. تجلی ضعف ایجاد شده بیشتر در مواردی مشاهده می شود که از آغاز هیچ گونه ارتباطی آنچنانکه در حیطه آواشناختی ممکن است در آنها مشاهده نمی شود.

ارائه نشانه های آواشناختی

به منظور بررسی صحت و سقم پیش بینی های «مدل اختلال در انتقال» در مورد پدیده TOT دکتر «جیمز» و دکتر «بورک» در آزمایشی تجربی 114 سوال اطلاعات عمومی از آزمودنی های خود پرسیدند که با هدف فراخوانی تعدادی از واژه‌ها که عملاً درصد بالایی از پدیده TOT را ناشی می شوند، طراحی شده بودند. در آزمایش یاد شده واژه های هدف - در این مثال واژه abdicate- برخی اسامی خاص و دیگر واژه های غیرمتداول را دربر می گیرند. در تعدادی از مشاهدات قبل از طرح سوالات مجموعه های ده عددی از لغات مبنا به آزمودنی ها ارائه شدند که نیمی از آنها حداقل در یک ویژگی آوا شناختی با لغت یا واژه مورد نظر مشترک بودند، به عنوان مثال برای واژه هدف abdicate یکی از لغات ارائه شده کلمه abstract بود.

در موارد دیگر، ده لغت مبنای ارائه شده از لحاظ آوا شناختی کاملاً با واژه هدف غیرمرتبط بودند. در ضمن هیچ یک از واژه‌های لیست شده از حیث مفاهیم معنی شناختی با واژه هدف مشترک نبودند و همچنانکه هریک از لغات اولیه بر صفحه کامپیوتر ظاهر می شدند از آزمودنی ها تقاضا می شد که با صدای بلند آنها را ادا کنند.

برای آنکه آزمودنی ها هدف از ارائه لغات مبنا را حدس نزنند و از آنها بطور عمدی برای آفرینش لغات جدید بهره نگیرند، در آغاز به آنان گفته می شد که منظور این از تمرین مزبور، ارزیابی میزان دشواری در تلفظ لغات مورد بحث است. علاوه بر اين از آزمودنیها خواسته می شد تا به ارزیابی میزان دشواری تلفظ هر لغات نیز بپردازند.

دکتر «جیمز» و دکتر «بورک» به این نتیجه رسیدند هنگامی که لغاتی که از لحاظ آوا شناختی با لغات هدف مربوط هستند در اختیار آزمودنی ها قرار می گیرند پاسخ های صحیح آنها به مراتب بیشتر بوده و نسبت به زمانی که لغات نامربوط در اختیار آنها قرار می گرفت اشتباه TOT را کمتر مرتکب می شدند. علاوه بر اين چنین نتیجه و تاثیری هم در مورد آزمودنی های جوان و هم بزرگسال مشاهده شد. در تجربه دیگری که با هدف تقلید و آفرینش شرایط واقعی که تحت آنها پدیده TOT اتفاق می افتد طراحی شده بود محققین با نوعی آرایش مجدد تکالیف مزبور را ارائه دادند این بار ابتدا از آزمودنی ها یک سوال اطلاعات عمومی پرسیده شد که با هدف تحریک و فراخوانی واژه هدف طراحی شده بود. این بار تنها در دو حالت مجموع لغات برای تلفظ در اختیار آزمودنی ها قرار می گرفت. نخست، مواردی که به هنگام پاسخ دادن لغت هدف اصطلاحاً در نوک زبانشان بود دوم، مواردی که پاسخ مورد نظر را نظر را نمی دانستند، سپس سوال مورد بحث بار دیگر طرح می شد.

مانند حالت قبل که نشانه های آواشناختی به فرآیند بازیابی لغت هدف کمک می کردند در این آزمایش هم آزمودنی های نوجوانان و هم بزرگسالانی که خاطرنشان کرده بودند که لغت مورد نظر در نوک زبان آنهاست پس از آنکه لغاتی را که از لحاظ آواشناختی با لغت هدف مربوط بودند در اختیار آنان قرار می دادیم در مقایسه با وقتی که مجموعه لغات ارائه شده تنها شامل لغات نامربوط بود غالباً قادر بودند که جواب صحیح را به مراتب زودتر حدس بزنند اما چنین چیزی درمورد آزمودنی هایی که اعلام کرده بودند که جواب صحیح را نمی دانند صادق نبود، و این خود بیان گر این است که نشانه های آوا شناختی موجود در لغات مبنا نوعی استراتژی ساده را برای حدس زدن و رسیدن به واژه هدف ناشی نمی شوند.

نتیجه گیری و استلزام

نگارندگان معتقدند: این یافته که نشانه های آوا شناختی آزمودنی های نوجوانان و بزرگسال را در بازیابی واژه های هدف کمک می کنند فرضیه مشهور منع بازیابی لغات هدف (hypothesis blocking) را رد می کند. در عوض ایشان معتقدند که نتایج تحقیقات آنها «الگوی اختلال در انتقال» را تایید می کند و این خود بیانگر این است که تقویت شبکه های ارتباطی آواشناختی تضعیف شده به جلوگیری از بروز اختلالات TOT در اشخاص هر گروه سنی کمک می کند.

علاوه بر این دکتر جیمز خاطرنشان می کند که «نتایج تحقیقات مزبور در مورد احساس» خوشایندی که به هنگام سعی در رفع حالات ناشی از اختلال TOT به ما دست می دهد نکته جالبی را روشن می کند. هنگامی که احساس می کنیم لغت مورد نظر ناگهان به ذهن خطور می کند. نتایج تحقیقات ما چگونگی پیدایش و بازیابی مجدد و ناگهانی لغات را در ذهن روشن می کند؛ به هنگام بازیابی مجدد لغت این احتمال وجود دارد که در همان فاصله زمانی با یکی از نشانه های آواشناختی در محیط پیرامون خود روبه رو رو شده ایم.»

دکتر «آلن اس برون» روانشناس از دانشگاه «متودیست شرقی» موافقت خود را با دکتر جیمز ابراز داشته می گوید: «این خود نشان می دهد که چنین نشانه های شنیداری و آوایی در گفتمان طبیعی زبانی تجربه می شوند و این نشانه ها هستند که ما را در یافتن کلمه گمشده رهنمون می شوند و بدون اینکه متوجه باشیم راهبندان جاده را برطرف می کنند.»

دکتر «گری بل» از دانشگاه «الی نویز» در این باره می گوید: «اغلب تصور می کنیم که توانایی ما در صحبت کردن از همان اوان تولد تثبیت شده است.» اين دیدگاه صحیح نیست، تصور من این است که یادگیری زبان هرگز متوقف نمی شود و ما مداما در سراسر عمر خود در توانایی های خود در خصوص درک و همچنین تولید زبان تغییر ایجاد می کنیم، و این خود دلیلی است بر این مدعا که چرا قادریم به عنوان گويندگان و شنوندگان کارآمد و صاحب تاثیر ظاهر شویم: آزمایش مزبور تجسمی رسا از این فرآیند آوایی به دست می دهد. گذشته از برخی نتایج نظری نتایج حاصل از تجربه یاد شده از نقطه عملی نیز می توانند سودمند و آموزنده باشند. چرا که اهمیت حفظ و نگهداری توانایی زبان را در طی زندگی بزرگسالان مورد تاکید قرار می دهند.

دکتر جیمز می گوید: «انسانها باید بطور مستمر از زبان خود استفاده کنند، دائماً مشغول خواندن باشند و جدول کلمات حل کنند. هرچه بیشتر از زبان خود استفاده کنید و با لغات جدید رو به رو شوید همچنانکه سن شما بالاتر می رود شانستان در حفظ و ابقاء لغات و واژهایی یاد گرفته شده هم در مقام فهم و هم در مقام تولید افزایش خواهد یافت.

دکتر سوزان کمپر - روانشناس از دانشگاه کانزاس در این باره می گوید: «تعداد زیادی از بزرگسالان فراوانی و شدت مشکلات بازیابی لغات را به عنوان نشانه ای از افت و تنزیل قوای شناختی تعبیر می کنند. اختلالات TOT «گفتار یا کردار قالبی منفی» را در بزرگسالان تقویت کرده و این دیدگاه را در مورد سالخوردگان به عنوان کسانی که از حیث شناختی دچار اختلال می باشند و از برخی محدودیت های حافظه رنج می برند تقویت می کنند. من فکر می کنم که این کار تا اندازه زیادی ما را در توجیه و یافتن پاسخ این سؤال که چرا TOT به چنین مشکل جدی برای بزرگسالان تبدیل می شود کمک می کند.

علیرغم موضوعات مختلف نظری و عملی بی شماری که تحقیق حاضر به آنها می پردازد دکتر بورک معتقد است که پژوهش یاد شده هنوز بعضی سوالات را بدون پاسخ گذشته است. او می گوید: «سوال اطلاعات عمومی را برای بار دوم در تجربه دوم مطرح کردیم لیکن آنچه ما نمی فهمیم این است که آیا شنیدن یا گفتن کلمه abacus به عنوان مثال، آنگاه که دیگر کانون جلب توجه آنی در اختیار نیست باعث بازگشت کلمه abdicate به ذهن می شود یا نه - حال آنکه در بیشتر حالات در زندگی واقعی چنین نیست.

قدم مهم دیگر مطابق نظر دکتر «ویلم لولت» روانشناس از موسسه روانشناسی زبان «مکس پلینگ» در «نیمجن» هلند عبارتست از روشن کردن این موضوع که آیا ضروری است که مردم کلماتی را که دارای نشانه های آواشناختی هستند بوضوح ادا کنند و یا اینکه آیا صرف شنیدن یا خواندن لغات به آرامی کفایت خواهد کرد.

دکتر «لولت» معتقد است که: دکتر «جیمز» و دکتر «بورک» آزمایش درستی انجام داده اند، چرا که آنان به دنبال یافتن نتیجه ای بودند و در چنین شرایطی بهترین کاری که می توان انجام داد عبارت است از بکارگیری سطوح مختلف از فرایند پردازش که از اهمیت بیشتری برخوردارند. اکنون سوال این است که نتایج عمده بدست آمده از کجا نشات می گیرند؟ تجربه خیلی خوبی خواهد بود که بار دیگر و با دقت هرچه تمامتر تجربه مذکور را به همان صورت که انجام گرفت تکرار کنیم اما این بار با ارائه فهرستی از لغات که از طریق شنیداری در اختیار آزمودنی ها قرار می گیرد.

منبع:

Monitor on Peychology

Volume 31, No.10 Novoember 2000

رایانه ها شطرنج بازی می کنند و نقاشی می کشند


شاهکار هوش مصنوعی

همانند تمامی هنرمندان سرشناس. آرون (Aaron) سبکی منحصر به فرد دارد. این سبک حاصل 20 سال تلاش او برای استاد شدن در زمینه رنگها و ترکیب بندی است. آرون با ضربه هایی مطمئن و رنگهایی شاد و زنده بسرعت نقاشی می کند و تابلوهای او هر یک به قیمت هزاران پوند در سراسر جهان به فروش می رسند؛ البته آرون به مادیات فکر نمی کند.

در حقيقت حتی مطمئن نیستم که او فکر می کند زیرا آرون یک رایانه است. در واقع اگر سختگیرتر باشیم. آرون رایانه هم نیست. او یا شاید آن فقط چند هزار خط از لیسپ است؛ یک زبان برنامه نویسی که بحث انگيزترين توانایی را به رایانه می دهد. یعنی هوش مصنوعی. از اوایل دهه 1970 هنرمند و دانشمند انگلیسی علوم رایانه، هارولد کوهن به آرون مهارت هایی را یاد می دهد که او قادر می سازد بدون کمک گرفتن از انسان آثاری منحصر به فرد نقاشی کند.

آیا آرون موجودی متفکر است؟ آیا او خلاق است؟ اینها پرسشهایی بنیادی در زمینه AI (هوش مصنوعی) هستند، این شاخه از علم تلاش می کند قدرت مغز بشر را در رایانه ها به وجود آورد. کاوش در این شاخه از علوم تا به حال با افراز و نشیبهایی فراوانی همراه بوده است. این تحقیقات و پژوهش ها که از حدود نیم قرن پیش آغاز شده است، اینک در آستانه قرن بیست و یکم راه خود را به زندگی روزمره می گشاید.

در سال 1951 آلن تورینگ، ریاضیدان و رمزگشا از دانشگاه کمبریج پیش بینی کرد تا پایان قرن بیستم رایانه ها خواهند توانست از پس یک مطالعه 5 دقیقه ای با انسان ها برآیند و 30 درصد انسان ها به اشتباه فکر می کنند که با انسان دیگری حرف زده اند نه با یک رایانه. این ضربالاجل اکنون سپری شده است ولی آیا این کاوش ها به نتیجه رسیده اند؟ البته که اینطور است. در مواردی مثل آرون، دانشمندان توانسته اند توانایی هایی به ماشین بدهند که از بیشتر افراد فراتر است.

از آن تاریخ تا به حال دانشمندان از 2 مسیر متفاوت تحقیقات خود را در زمینه هوش مصنوعی دنبال کرده اند؛ شبکه های عصبی و قوانین منطقی.

دانشمندان نشان داده اند که می توان رفتار شبکه های عصبی را براساس منطق ریاضی درک کرد. همچنین آنها دریافتند که اگر مدارهای الکتریکی را به تقلید از شبکه های عصبی به هم متصل کنند، می توانند مغزهای مصنوعی را بوجود بیاورند که توانایی استدلال و تفکر دارند. تنها مشکل این بوده و هست که در چنین شبکه هایی دقیقا روشن نیست، چگونه و چرا آنها این توانایی را دارند و مکانیسم عملشان چیست.

همین امر موجب شد عده ای از دانشمندان مسیری متفاوت را به سمت هوش مصنوعی برگزینند. این روش مستقیما براساس قوانین منطقی بود. ایده اصلی این بود که بتوانند ماشین هایی به وجود آورند که مدارهایشان توانایی استدلال مغز بشر را تقلید کنند.

در طول چند دهه، این دو روش موازی باهم پیشرفت کردند و به نتایج متفاوتی رسیدند. توانایی استدلال منطقی رایانه هایی که داده های کارشناسی به آنها داده شده بود، در زمینه های متفاوتی چون یافتن سری ژنی خاصی از میلیاردها DNA موجود و تشخیص کلاهبرداری در حسابهای بانکی کاربرد پیدا کرد. شبکه های عصبی هم توانستند در تشخیص الگوها توفیق حاصل کنند و از تجربیات به دست آمده، استفاده کنند.

از شبکه های عصبی در حال حاضر برای تشخیص دادن چهره جنایتکارانی که در خیابان ها هستند استفاده می شود. آنها می توانند تعیین کنند کدام قسمت از یک جمعیت به طور بالقوه می تواند موجب بروز گسترش خشونت در آن جمعیت شود.

در سال 1976 رایانه ای که براساس یک برنامه منطقی به نام AM کار می کرد، ادعا کرد که هر عدد زوج بزرگتر از 4، مجموع 2 عدد اول فرد است. این یک کشف ریاضی بود. 200 سال پیش کریستین گلدباخ چنین ادعایی کرده بود و بالاخره در یک نبرد هیجان انگیز در سال 1997، دیپ بلو Deep Blue، یک رایانه ساخت. IBM توانست بزرگترین قهرمان شطرنج جهان گری کاسپاروف را مغلوب کند.

با این که چنین دستاوردهایی فوق العاده چشمگیر و ارزشمند هستند. ولی حاصل پروژه هایی هستند که مسیر تحقیقاتی AI فاصله گرفته اند و شاید 1300 گرم از ماده خاکستری پیچ خورده ای که ما بشر می نامیم بتواند همه این کارها را و چه بسا فراتر از آن را انجام دهد با گذشت 50 سال از شروع تحقیقات، AI هنوز چالشی عظیم برای دانشمندان است: هنوز در ابتدای راه هستیم...


استان گيلان-شهرستان تالش

تمام حقوق این سایت محفوظ است. کپی برداری پیگرد قانونی دارد.

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما